نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن

ساخت وبلاگ

دلم .. آخ دل تنگم... + تقصیر خودته... کاش می شد بهت تکیه کرد. نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 6 تير 1401 ساعت: 8:25

یادت می آد بهت گفتم من شبا که میخوابم همیشه یه بالش دارم که بغلش میکنم؟

میخوام بدونی اون مدتی که باهات بودم دیگه شبا نمیزاشتمش بغلم.. بهت فکر میکردم..چت می کردم یا چت های قبلی رو میخوندم و میخوابیدم..

میخوام بدونی یه هفته ست دوباره شب ها بالش مو بغل میگیرم می خوابم.

دوستت دارم ، هرچند نتونیم باهم باشیم.

+ تو که آدرس اینجا رو نداری...با دیوار حرف میزنم :)

نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : دنیات,انقدر,شیرینه,خودمو,دنیات, نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 25 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 4:06

کی فکرشو میکرد از مشهد به این ور دیگه وبلاگ ننویسم؟ دیگه نشم همون فاطمه ی صاف و ساده و با حیا؟ من چمه؟چه مرگمه که انقدر فاصله میبینم بین خودم و خودت خدا ؟ اینه رسمش امام رضا؟ میخواستین دست خالی برم گردونین باشه قبول اما چرا هرچی هم که داشتم ازم گرفتین؟ من معصومیت قبلم رو می نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...ادامه مطلب
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 17 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33

روی پله های دانشکده که وا میستم سرم گیج میره. دقیقا وقتی که جلوی آینه ی آسانسور دارم گوشه ی روسری مو مرتب میکنم سرم گیج میره. وسط ارجاع درون متنی به روش APA  سرم گیجمیره. وقتی تو چشمایی که رو به روم نیست خیره میشم سرم گیج میره.. تو داری تو مخم تکون میخوری؟جات محکم نیست نه؟ نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...ادامه مطلب
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 21 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33

یازده

دارم کم میارم. دلم میخواد روی خودم بالا بیارم. دارم تموم میشم.

+ تــاریـخ یکشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۵ ساعـت 11:20 به قـلـم فاطمه |
نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 23 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33

دست آدم چقدر وزنشه؟شاید بستگی به تپل ولاغربودن صاحب اون دست داشته باشه اما اصلا فرض میگیریم یه کیلو.خب یه ادم شصت و چند کیلویی میتونه دست یه کیلویی ش رو حرکت بده دیگه نه؟ 

نه.من امشب تجربه کردم.بعضی وقتا دستت میشه یه وزنه سیصد کیلویی.. وقتی که انگشتات گره خوردن به انگشتاش.انگار کسی؛چیزی نمیزاره دستتو بکشی..دستت سنگین میشه.عین یه وزنه سیصد کیلویی...

نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 19 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33

گفتم میخوام درس بخونم لطفا کسی مزاحمم نشه.

تقریبا دوساعت دیگه برگشته تو اتاق میگه واااا هنوز همون صفحه ای که...

نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 26 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33

اومدم از امشب بنویسم که شماره پست شد چهارده.

مثل شماره کمد کتابخونه که شد صد و چهارده.

مثل من که امشب خودم نبودم

مثل تو که کاش تا آخرش مثل امشب می بودی.

سکوت میکنم و میزارم این سکوت هرچی که لازمه رو بگه.هوم..هرکلمه ای به کار ببرم حس ِ لعنتی ِ خوب ِ امشب رو خراب میکنه.

+ من مست و تو دیوانه..ما را که برد خانه؟!

نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 17 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33

دنیا میگذره و فکر آخرتم..

با تو شک ندارم غرق مغفرتم.

 

+ آقا جانم..اربابم..حسین من...غلط کردم..گول شیطون رو خوردم..گول نفسمو خوردم..اما منو بیرون نکن از در خونت..من نوکرتم آقا..من خاک پاتم ارباب مهربونم..ازم رو برنگردون..دستمو بگیر.جان مادرت دستمو بگیر.دستمونو بگیر.

نمیدونم به چی اعتقاد داره.نمیدونم چقدر تو رو میشناسه ارباب.اما هرچی که بود باعث شد من بفهمم کجای قصه ام. بفهمم فقط ادعام شده که حسینی ام..من پوچم حسین جان..پوچ.

نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 19 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33

یادم هست حوالی آبان ماه بود که با خودم گفتم قید هر جنس نر ی رو میزنم و گور بابای همه شون. یادم هست که حتی از کنار گربه های نر هم رد نمیشدم چه برسه آدم های نر. اما از یه جایی به خودم اومدم و دیدم دستش رو از پشت حلقه کرده دور گردنم..جایی به خودم اومدم و دیدم دست هاش عجیب گرم ند..بهش گفتم نیا.جلوتر نیا نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن...ادامه مطلب
ما را در سایت نه بی تو سکوت.. نه بی تو سخن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fortherestofmylife بازدید : 24 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 3:33